هوگه، شیوه دانمارکی ها برای زندگی شاد
به گزارش وبلاگ بهسایا، هیچ وقت نفهمیدم چرا برخی ها با زمستان یک جوری حال می نمایند که انگار این بزرگوار تافته جدا بافته ای است. برایش شعر می گویند، عکسش را می گیرند، آهنگ هم برایش می سازند!
هوایش که سرد است، روزهایش هم که کوتاه است. سرمایش را هم که موزیانه به خوردمان می دهد و مریضمان می نماید.
فقط بلد است آفتاب را بدزد و آدم را بی حال و حوصله و افسرده کند. حتی زمین هم حوصله اش را ندارد، خودش را به خواب می زدند تا این بزرگوار بیاید و زودتر شرش را کم کند. اصلاً من با زمستان لجم، مسئله ای هست؟
ظاهراً کاری به حال و هوای خیلی ها که ندارد هیچ، حالشان را خیلی هم خوب می نماید. نمونه اش دانمارکی ها؛ 6 ماهی که آنجا جا خوش می نماید، روزهایی هست که نمی گذارد خورشید از 8 صبح که می آید تا 4 بعداظهر بیشتر بماند.
اما خیلی جالب است که با وجود اینکه از نور خورشید محرومشان می نماید، دانمارکی ها جز شادترین مردم جهان هستند! حتماً کاسه ای زیر نیم کاسه است. بالاخره حتماً یک امتیازی چیزی به زمستان می دهند که در عوض زمستان شادشان می نماید.
حتما بخوانید: چرا دانمارک جز شادترین کشورهای جهانست؟
زمستان تو هم با ما بله؟! خوشی و شادی داشتی و ما از آن بی خبر بودیم؟ همه را برداشتی و بردی دادی به آنها و بی حوصلگی و افسردگیت را روی ما تکاندی. واقعاً چرا؟ چه چیز بهتری داشتند که به ما ترجیح شان دادی؟
من که می دانم همواره پای یک رقیب در میان است. پیدایش هم نموده ام. نامش هوگِه است. چه نامی هم دارد. هوگِه هم شد نام؟!
ظاهراً دانمارکی ها خیلی هم به هوگِه می نازند، همه جا تعریفش را می نمایند. حتی می گویند هر کسی که به فکر زندگی در دانمارک است، حتماً باید هوگِه را بشناسد.
باید سر از کار این هوگِه در بیاورم. بالاخره باید بفهمم چکاره است که باعث شده زمستان با ما این طور تا کند و با آنها خوش باشد و دانمارکی ها به آن افتخار نمایند.
حتما بخوانید: زندگی در دانمارک
هوگه دیگر چیست؟
دانمارکی ها می گویند هوگِه (Hygge) هنر خوب زندگی کردن است. بله خیلی هم درست می گویند. از رابطه ای که با زمستان دارد، کاملاً هم تعیین است این یکی بزرگوار چقدر هم هنرمند تشریف دارد.
چهارتا شمع روشن کنار شومینه، یک پتوی گرم که دور خودشان می پیچند و یک لیوان قهوه یا شکلات داغ کجایش هنر است؟!
هوگِه، هوگِه که می گفتید همه اش همین بود؟ چند تا چیز دور و بر خودت جمع کنی و یک گوشه کز کنی و مثلاً با چند نفر هم گپ بزنی، اینکه همه جا پیدا می گردد!
مثلاً خود ما کرسی داریم. گرمایش نه فقط همه را دور هم جمع می نماید، مغز استخوانت را می پزد و حاضری تا ابد کنارش باشی، خیلی هم دنج است.
دانمارکی ها برای دفاع از هوگِه می گویند: دنجی یعنی آرامشی که با درست کردن یک فضای دلچسب، در قلب خودت احساس می کنی. نه خوشم آمد، مثل اینکه واقعاً هم هنرمند است. کارش را بلد است و مستقیم قلب را نشانه می گیرد. شمع و شومینه بهانه است!
برای اینکه کسی به هوگِه ایرادی نگیرید و نگوید اگر دانمارکی ها جز شادترین مردم جهان هستند، پس یعنی در تمام فصل ها خوشحالند، می گویند گرما فقط یک حالت فیزیکی نیست، یک حالت فکری است.
آها! پس یعنی هر چقدر مغز گرم تر گردد، هوگِه خون بیشتر می گردد؟! اصلاً فکر چطور گرم می گردد؟ مثلاً ماهیچه های مغز دمبل می زنند تا گرم شان گردد یا چای، قهوه یا چیزی می خورند؟!
فکر کنم این بیچاره ها از بس به غیر از زمستان چیز دیگری ندیده اند از این حرف ها می زنند. نیست از شدت سرما حتی مغزشان هم در زمستان یخ می زند، می گویند هوگِه باعث گرم شدن فکر و رسیدن به آرامش می گردد، و گرنه گرم شدن فکر دیگر چه صیغه ای است!
اصلاً چه کسی گفته استفاده از وسایل ساده برای رسیدن به دنجی و آرامش، هنر است؟ من که قبول ندارم. چه کسی گفته آرامش در سادگی و دنجی است؟ هر کسی این حرف را از خودش درآورده حتماً چیزی نداشته.
هنر این است که دور و برت شلوغ باشد، گرم باشد یا سرد، خنک یا هر چیزی هیچی فرقی برایت نکند. کلید خاموش شدن مغزت را بزنی و تمام. هیچ ادا و اطواری هم ندارد، پتو و شمع و شومینه و …!
هر چقدر دور برت شلوغ تر باشد، کلی چیز برای سرگرم شدنت پیدا می گردد. دیگر به گرم شدن فکر و این جور چیزها هم نیازی نداری. با یک جای دنج که فقط چهارتا وسیله برای گرم شدن داری و فوقش چنتا رفیق که با هم گپ بزنید، چطور می گردد سرگرم شد؟
خب ظاهراً زمستان ساده پسند است. باشد خودت می دانی بزرگوار، برو شادیت را با خودت هر جا که دوست داری ببر. آن ها فقط تو را دارند و اما ما…
اصلاً قابل مقایسه با بهار هستی؟ جلوی تابستان و پاییز حرفی برای گفتن هم داری؟ برو دانمارک پیش هوگِه خوش باش!
می 29, 2021
نویسنده : سودابه قدیری
نوشته قبلی
جذب 232 کاندید مهاجر در استان منیتوبا
نوشته بعدی
زندگی در عمان
ارسال نظرات لغو پاسخ
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می نویسم.
هیچ وقت نفهمیدم چرا برخی ها با زمستان یک جوری حال می نمایند که انگار این بزرگوار تافته جدا بافته ای است. برایش شعر می گویند، عکسش را می گیرند، آهنگ هم برایش می سازند!
هوایش که سرد است، روزهایش هم که کوتاه است. سرمایش را هم که موزیانه به خوردمان می دهد و مریضمان می نماید.
فقط بلد است آفتاب را بدزد و آدم را بی حال و حوصله و افسرده کند. حتی زمین هم حوصله اش را ندارد، خودش را به خواب می زدند تا این بزرگوار بیاید و زودتر شرش را کم کند. اصلاً من با زمستان لجم، مسئله ای هست؟
ظاهراً کاری به حال و هوای خیلی ها که ندارد هیچ، حالشان را خیلی هم خوب می نماید. نمونه اش دانمارکی ها؛ 6 ماهی که آنجا جا خوش می نماید، روزهایی هست که نمی گذارد خورشید از 8 صبح که می آید تا 4 بعداظهر بیشتر بماند.
اما خیلی جالب است که با وجود اینکه از نور خورشید محرومشان می نماید، دانمارکی ها جز شادترین مردم جهان هستند! حتماً کاسه ای زیر نیم کاسه است. بالاخره حتماً یک امتیازی چیزی به زمستان می دهند که در عوض زمستان شادشان می نماید.
حتما بخوانید: چرا دانمارک جز شادترین کشورهای جهانست؟
زمستان تو هم با ما بله؟! خوشی و شادی داشتی و ما از آن بی خبر بودیم؟ همه را برداشتی و بردی دادی به آنها و بی حوصلگی و افسردگیت را روی ما تکاندی. واقعاً چرا؟ چه چیز بهتری داشتند که به ما ترجیح شان دادی؟
من که می دانم همواره پای یک رقیب در میان است. پیدایش هم نموده ام. نامش هوگِه است. چه نامی هم دارد. هوگِه هم شد نام؟!
ظاهراً دانمارکی ها خیلی هم به هوگِه می نازند، همه جا تعریفش را می نمایند. حتی می گویند هر کسی که به فکر زندگی در دانمارک است، حتماً باید هوگِه را بشناسد.
باید سر از کار این هوگِه در بیاورم. بالاخره باید بفهمم چکاره است که باعث شده زمستان با ما این طور تا کند و با آنها خوش باشد و دانمارکی ها به آن افتخار نمایند.
حتما بخوانید: زندگی در دانمارک
هوگه دیگر چیست؟
دانمارکی ها می گویند هوگِه (Hygge) هنر خوب زندگی کردن است. بله خیلی هم درست می گویند. از رابطه ای که با زمستان دارد، کاملاً هم تعیین است این یکی بزرگوار چقدر هم هنرمند تشریف دارد.
چهارتا شمع روشن کنار شومینه، یک پتوی گرم که دور خودشان می پیچند و یک لیوان قهوه یا شکلات داغ کجایش هنر است؟!
هوگِه، هوگِه که می گفتید همه اش همین بود؟ چند تا چیز دور و بر خودت جمع کنی و یک گوشه کز کنی و مثلاً با چند نفر هم گپ بزنی، اینکه همه جا پیدا می گردد!
مثلاً خود ما کرسی داریم. گرمایش نه فقط همه را دور هم جمع می نماید، مغز استخوانت را می پزد و حاضری تا ابد کنارش باشی، خیلی هم دنج است.
دانمارکی ها برای دفاع از هوگِه می گویند: دنجی یعنی آرامشی که با درست کردن یک فضای دلچسب، در قلب خودت احساس می کنی. نه خوشم آمد، مثل اینکه واقعاً هم هنرمند است. کارش را بلد است و مستقیم قلب را نشانه می گیرد. شمع و شومینه بهانه است!
برای اینکه کسی به هوگِه ایرادی نگیرید و نگوید اگر دانمارکی ها جز شادترین مردم جهان هستند، پس یعنی در تمام فصل ها خوشحالند، می گویند گرما فقط یک حالت فیزیکی نیست، یک حالت فکری است.
آها! پس یعنی هر چقدر مغز گرم تر گردد، هوگِه خون بیشتر می گردد؟! اصلاً فکر چطور گرم می گردد؟ مثلاً ماهیچه های مغز دمبل می زنند تا گرم شان گردد یا چای، قهوه یا چیزی می خورند؟!
فکر کنم این بیچاره ها از بس به غیر از زمستان چیز دیگری ندیده اند از این حرف ها می زنند. نیست از شدت سرما حتی مغزشان هم در زمستان یخ می زند، می گویند هوگِه باعث گرم شدن فکر و رسیدن به آرامش می گردد، و گرنه گرم شدن فکر دیگر چه صیغه ای است!
اصلاً چه کسی گفته استفاده از وسایل ساده برای رسیدن به دنجی و آرامش، هنر است؟ من که قبول ندارم. چه کسی گفته آرامش در سادگی و دنجی است؟ هر کسی این حرف را از خودش درآورده حتماً چیزی نداشته.
هنر این است که دور و برت شلوغ باشد، گرم باشد یا سرد، خنک یا هر چیزی هیچی فرقی برایت نکند. کلید خاموش شدن مغزت را بزنی و تمام. هیچ ادا و اطواری هم ندارد، پتو و شمع و شومینه و …!
هر چقدر دور برت شلوغ تر باشد، کلی چیز برای سرگرم شدنت پیدا می گردد. دیگر به گرم شدن فکر و این جور چیزها هم نیازی نداری. با یک جای دنج که فقط چهارتا وسیله برای گرم شدن داری و فوقش چنتا رفیق که با هم گپ بزنید، چطور می گردد سرگرم شد؟
خب ظاهراً زمستان ساده پسند است. باشد خودت می دانی بزرگوار، برو شادیت را با خودت هر جا که دوست داری ببر. آن ها فقط تو را دارند و اما ما…
اصلاً قابل مقایسه با بهار هستی؟ جلوی تابستان و پاییز حرفی برای گفتن هم داری؟ برو دانمارک پیش هوگِه خوش باش!
منبع: پارسی کانادا